امام سجاد علیه السلام در دعاى مکارم الاخلاق از خداوند چنین مسئلت مىکند: «الهى عمّرنی ما کان عمرى بذلهً فی طاعتک، فاذا کان عمرى مرتعاً للشیطان فاقبضنى» خداوندا اگر عمر من وسیله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى کن، ولى اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد بود، آن را قطع نما.)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاهٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ (بقره ۹۶)
(اى پیامبر) هر آینه یهود را حریصترین مردم، حتّى (حریصتر) از مشرکان، بر زندگى (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهى یافت، (تا آنجا که) هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند، در حالى که (اگر) این عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.
این آیه از حرص شدید یهودیان به مادیات سخن مىگوید. حریص در اندوختن مال و ثروت، حریص در قبضه کردن دنیا، حریص در انحصارطلبى، آنها حتى از مشرکان که طبعا مىبایست در جمعآورى اموال از همه حریصتر باشند و از هر راه بدست آورند باکى نداشته باشند حریصترند.
آنها چنان علاقه به دنیا دارند که هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند. (یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ) براى جمع ثروت بیشتر یا به خاطر ترس از مجازات!
نکات آیه:
۱ـ مقصود از هزار سال عدد هزار نیست
البته باید توجه داشت که مقصود از هزار سال، عدد هزار نیست، بلکه کنایه از عمر بسیار طولانى است و به تعبیر دیگر عدد" تکثیر" است نه" تعداد".
بعضى از مفسران مىگویند: عدد هزار در آن زمان بزرگترین عدد نزد عرب بوده و اعداد بزرگتر از آن نام مخصوصى نداشته است، و لذا رساترین تعبیر براى فزونى محسوب مىشده است.(المنار، ج ۱، ص ۳۳۱)
حمایت و دفاع از پاکانى که مورد تهمت قرار گیرند، لازم است. «نَزَّلَهُ»، «بِإِذْنِ اللَّهِ» خداوند ضمن محکوم کردن تصورات بنى اسرائیل، از جبرئیل تجلیل کرده که بدون اذن ما کارى نمىکند و در رسالت خود، امین و رابط بین ما و پیامبر است
۲ـ تفسیر" عَلى حَیاهٍ"
تعبیر به عَلى حَیاهٍ (به صورت نکره) به گفته جمعى از مفسران براى تحقیر است یعنى آنها آن قدر به زندگى دنیا دل بستهاند که حتى پستترین زندگى این جهان را که در نهایت بدبختى باشد بر سراى آخرت ترجیح مىدهند.(المیزان ج ۱ - ص۲۳۰، المنار ج ۱ -ص ۳۹۰)
پیامهای آیه:
۱ـ عمر طولانى مهم نیست، قرب به خداوند و برکت عمر و نجات از آتش، ارزش دارد. «لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ»
(در تفسیر فخر رازى دعایى از رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: خدایا اگر زندگى براى من نیکوست، مرا زنده نگهدار و اگر مرگ بهتر است، بمیران.
امام سجاد علیه السلام نیز در دعاى مکارم الاخلاق از خداوند چنین مسئلت مىکند: «الهى عمّرنی ما کان عمرى بذلهً فی طاعتک، فاذا کان عمرى مرتعاً للشیطان فاقبضنى» خداوندا اگر عمر من وسیله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى کن، ولى اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد بود، آن را قطع نما.)
۲ـ یهودیان حریصترین و دنیاگراترین مردم دنیا هستند. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاهٍ»
۳ـ یهودیان مىخواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاهٍ» (کلمه «حَیاهٍ» نکره و نشانهى هر نوع زندگى است)
۴ـ دروغگو، کم حافظه است. یهودیان از یک سو بهشت را مخصوص خود مىدانند، «لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَهُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَهً» و از سوى دیگر مىخواهند همیشه در دنیا زنده بمانند. «یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ» (تفسیر راهنما)
حضرت محمد
ملت بهانه جو!
قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُۆْمِنِینَ (بقره ۹۷)
(یهود مىگویند: چون فرشتهاى که وحى بر تو نازل مىکند جبرئیل است و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمىآوریم) بگو: هر که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست.) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است، (قرآنى) که کتب آسمانى پیشین را تصدیق مىکند و مایهى هدایت و بشارت براى مۆمنان است.
در شأن نزول آیه آمده است: وقتى پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) به مدینه آمدند، روزى ابن صوریا (یکى از علماى یهود) با جمعى از یهودیان فدک، نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمده و سۆالاتى کردند. حضرت همهى سۆالات آنها را جواب داده و هر نشانهاى که خواستند بیان کردند.
آخرین سۆالشان این بود که نام فرشته وحى تو چیست؟ حضرت فرمودند: جبرئیل. آنها گفتند: اگر میکائیل بود ما به تو ایمان مىآوردیم، چون جبرئیل، دستورات مشکلى مثل جهاد مىآورد، ولى دستورات میکائیل ساده و راحت است!
بررسى شان نزول آیه فوق انسان را بار دیگر به یاد بهانهجوئی هاى ملت یهود مىاندازد که از زمان پیامبر بزرگوار موسى (علیه السلام) تاکنون این برنامه را دنبال کردهاند، و براى شانه خالى کردن از زیر بار حق هر زمان به سراغ بهانهاى مىروند.
در اینجا هم تنها بهانه این است که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ مىکند ما ایمان نمىآوریم، ما دشمن او هستیم اگر فرشته وحى میکائیل بود، بسیار خوب بود، ایمان مىآوردیم؟.
از اینان باید پرسید مگر فرشتگان الهى با یکدیگر از نظر انجام وظیفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل مىکنند یا از پیش خود چیزى مىگویند؟ آنها همان گونهاند که قرآن معرفى کرده لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ:" هر چه خداوند دستور دهد همان را انجام مىدهند." (تحریم- ۶)
تعبیر به عَلى حَیاهٍ (به صورت نکره) به گفته جمعى از مفسران براى تحقیر است یعنى آنها آن قدر به زندگى دنیا دل بستهاند که حتى پستترین زندگى این جهان را که در نهایت بدبختى باشد بر سراى آخرت ترجیح مىدهند
در حقیقت در این آیه سه پاسخ به این گروه داده شده است:
نخست اینکه جبرئیل چیزى از نزد خود نمىآورد هر چه هست "بِإِذْنِ اللَّهِ" است.
دیگر اینکه نشانه صدق از کتب پیشین در آن وجود دارد چرا که مطابق نشانههاى آنها است.
سوم اینکه محتواى آن خود دلیل بر اصالت و حقانیت آن مىباشد.(المیزان ذیل آیات مورد بحث)
پیامهای آیه:
۱ـ دامنهى خیالپردازى و لجاجت انسان تا آنجا گسترده مىشود که به جهان فرشتگان نیز سرایت مىکند. «عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ»
(انسان لجوج، حتّى فرشتگان را متهم مىکند. فرشتگانى که خداوند آنها را معصوم مىداند و درباره آنان مىفرماید: «لا یعصون اللَّه ما امرهم» آنها هرگز فرمان خداوند را نافرمانى نمىکنند. (تحریم، ۶) آنان دلیل دشمنى با جبرئیل را آوردن دستورات سنگین و دلیل دوستى میکائیل را آوردن دستورات سبک مىدانند. درست مانند کودک بازیگوشى که معلّم ریاضى را بد و معلّم ورزش را خوب مىپندارد با آنکه هر دو در جهت تعلیم و تربیت فعالیّت مىکنند.)
۲ـ حمایت و دفاع از پاکانى که مورد تهمت قرار گیرند، لازم است. «نَزَّلَهُ»، «بِإِذْنِ اللَّهِ» خداوند ضمن محکوم کردن تصورات بنى اسرائیل، از جبرئیل تجلیل کرده که بدون اذن ما کارى نمىکند و در رسالت خود، امین و رابط بین ما و پیامبر است.
۳ـ جبرئیل کتابى آورد که تورات شما را تصدیق مىکند، پس چرا با او دشمن هستید؟! «نَزَّلَهُ» ، «مُصَدِّقاً»
نظرات شما عزیزان: