اگر اهل دقت و موشکافی باشید، شاید تا به حال به این نتیجه رسیده باشید که لطافت هیچ چیز به برگ گل نمی رسد. شاید به همین خاطر است که کسی که روح لطیفی و یا پوست با طراوتی دارد، به لطافت و طراوت برگ گل تشبیه می کنند.
برگهای یک گل در کنار همدیگر، مخصوصاً اگر در یک دسته جمع شوند، نوازشگر چشم و روح هستند. اگر تا به حال سری به باغهای پرگل کشورمان زده باشید، می دانید که زیبایی بی حد و حصر آن قابل مقایسه با هیچ چیز نیست.
رنگ گلها مهم نیست؛ هر رنگی که باشند، زرد و بنفش و سرخ، وقتی با سبز برگ و ساقه ترکیب می شوند، به چشم ناظران خوش می نشینند.
هر گلی، بویی دارد امّا عطر هیچ گلی، به دل انگیزی گل نرگس نیست؛ خصوصاً که این نام این گل، نام مادر بهترین انسان جهان است. آقای ما از طرفی همچون گل لطیف و زیباست و از طرفی نه یک گل، بلکه گلستانی
پر از فضایل و خوش خلقی است. انگار هر لبخند، هر نگاه مهربان، هر لطف و هر کرامت، گلی از این گلستان خوش بوست.
امام رضا (علیه السلام) در توصیف امام می فرمایند: «امام يعنى ابر بارنده و باران تند و درشت و آفتاب نور افشان و آسمان سايه افكن و زمين پهناور و چشمه پرجوش و آبگير پر از آب و گلستان پر از گل و ريحان.» (1)
حرف آخر: شنیده اید این حرف را؟ " مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار// من گلی دارم که عالم را گلستان می کند." شاید به خاطر این است که آقای ما یک گل نیست؛ آقای ما باغی است پر از گل و ریحان.
پی نوشت:
1. الغيبة للنعماني/ ترجمه فهرى؛ متن؛ ص257؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث 5/3 تولید موسسه نور