به گزارش سرویس فرهنگی جهان نیوز، احساس آرامش و امنیت برای هر فردی که در اجتماعی زندگی می کند، احساسی مسلم است و این حق طبیعی هر انسانی می باشد. این احساس لازم است که هم برای مردان وهم برای زنان یک جامعه مهیا باشد. اما به نظر می رسد این مسئله وقتی در ارتباط با زنان مطرح می شود، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. شاید این به خاطر شخصیت و موقعیت زنان می باشد. چرا که زن، موجودی لطیف است و به اصطلاح متون روایی ما، زن یعنی ریحانه.
البته درباره معنای ریحانه، تعابیر مختلفی مطرح شده است ولی آنچه مشخص است اینکه اصولا باید نسبت به حفظ شخصیت و موقعیت زنان تلاش کرد و باید مراقبت هایی را نسبت به او در نظر گرفت. به همین خاطر است که موضوع عفاف و حجاب مطرح می شود و به زنان توصیه می شود که برای حفظ احترام به خود و سایرین، نسبت به رعایت حجاب تلاش کنند و توجه ویژه ای نسبت به این موضوع داشته باشند. اما نکته مهم این است که هر کسی که به طور عمیق و درونی به حجاب ظاهری و باطنی اعتقاد داشته باشد، می تواند در رعایت آن موفق باشد و عده زیادی از افراد هستند که اعتقادی به این موضوع ندارند.
گذشته از این موارد، موضوعی که چند سال است در جامعه
ما دیده می شود، موضوع مقابله با بدحجابی است که برخی از تعبیر گشت ارشاد هم برای بیان این موضوع، استفاده می کنند. در این رابطه نظرات، پیشنهادات و انتقادات بسیاری مطرح شده است اما، در این نوشتار قصد پراختن به این مطلب را نداریم بلکه هدف از اشاره به این مطلب، بیان یک نکته مهم است و آن اینکه، آیا در جامعه ما به همان اندازه که به بانوان برای رعایت حجاب و عفاف، تذکر داده شده، به آقایان هم این هشدار داده شده که مراقب نگاه و زبان خود در برابر بانوان، باشند؟
نکته جالب اینجاست که در قرآن نیز نسبت به این موضوع به مردان تذکر داده شده که از چشمان خود مراقبت کنند و مجاز نیستند تا هر چه خواستند ببینند. این موضوع، موضوعی بسیار مهم است که متاسفانه در جامعه ما، چندان رعایت نمی شود. به گونه ای که حتی یک خانم محجبه و محجوب نیز وقتی در اماکن عمومی حاضر می شود، ممکن است با نگاه های عذاب آور و یا کلمات آزار دهنده پسری جوان یا مردی میانسال، مواجه شود.
بارها و بارها دیده شده که مردان و پسران جوان، با بی باکی به تعرض کلامی و رفتاری بانوان در کوچه و خیابان میپردازند، بدون اینکه واهمه ای از برخورد یک مقام قضایی با خود را داشته باشند. شاید همین امر موجب می شود تا اخبار و آماری ارائه شود مبنی بر اینکه میزان تعرض کلامی به زنان و دختران در کشور ما، بیشتر از کشورهای اروپایی است. این اخباری است که توسط یک جامعه شناس ارائه شده و انتقادات بسیاری هم نسبت به این آمار صورت گرفته است که چرا با بیان این اخبار به تحقیر خود می پردازیم.
لازم است این نکته بیان شود که باور کردن این اخبار برای کسانی که در این شهر زندگی می کنند و هر روز در اماکن عمومی تردد دارند، چندان سخت نیست و بهتر است از این زاویه به موضوع نگاه کنیم که بیان این اخبار موجب شود تا اقدامی سازنده برای حل این معضل، اندیشیده شود.
معضلی که شاید اغلب دختران و زنان ایرانی با آن مواجه باشند و هر کسی لااقل یک بار آنرا تجربه کرده باشد و مزاحمت خیابانی و تعرض کلامی را بخشی از تجربه اجتماعی خود بداند.
این مزاحمت ها در اشکال مختلفی وجود دارد. مثلا می توان از آزارهای فیزیکی مثل تنه زدن، ترساندن بانوان با موتورسیکلت و یا بوق زدن و آزارهای گفتاری
این رفتارها در برخی از موارد به شکلی نامطلوب جلوه می کند. آنجائیکه افرادی به بهانه مسافر کشی به بانوان تعرض میکنند و برای آنها محجبه یا بی حجاب ، پیر یا جوان فرقی نمیکند. همین قدر که زنی حضور داشته باشد و در کنار خیابانی ایستاده باشد باعث آزار او میگردند. این اتفاق باعث رنجش خاطر بسیاری از بانوان محترم می باشد.
این مسائل موجب می شوند تا حالتی از احساس ترس و استرس برای بانوان حاضر در اجتماع ایجاد شود و در نهایت احساس امنیت و آرامش از بانوان گرفته شود. این در حالی است که برای افرادی که تنها یک سفر به برخی از کشورهای نزدیک به کشور خودمان، داشته باشند، متوجه می شوند که میزان امنیت اجتماعی زنان در برخی از جوامع خاورمیانه، بیشتر از کشور ماست. مثلا در یکی از کشورهای عربی، این قانون وجود دارد که اگر یک خانم از تعرض کلام یا نگاه یک مرد، دچار اذیت و آزار شود، می تواند با یک تماس ساده تلفنی، پلیس را در جریان گذارد و مرد خاطی با مجازاتی سنگین مواجه می شود.
به نظر می رسد وجود قوانین جدی در ارتباط با امنیت زنان از تعرض کلامی در جامعه، در کنار فرهنگ سازی برای افراد جامعه، می تواند زمینه ای را ایجاد کند تا چنین مواردی مشاهده نشود.
قانون در بسیاری از موارد همچون اهرمی قدرتمند عمل می کند و اگر اجرا قوانین با آماده سازی بستر فکری در جامعه صورت گیرد، از اینگونه آزارها جلوگیری نموده یا آنها را کاهش دهد. فاصله گرفتن از ارزشهای دینی و اخلاقی ، کمرنگ شدن تربیت اجتماعی ، بی اعتنایی به حقوق شهروندی را می توان از ارکان اساسی آزارهای خیابانی و بی حرمتی و بی ادبی به زنان جامعه برشمرد.
اگر بخواهیم جامعه ای سالم با محیطی مطلوب و مناسب برای تمامی افراد داشته باشیم، لازم است برای اصلاح رفتارهای اجتماعی خود و سایرین تلاش کنیم و از نهادهای مسئول نیز بخواهیم با وضع قوانین به بهتر شدن اوضاع کمک کنند.
نظرات شما عزیزان: